پرسش آغازين اين کتاب، همچنين پرسش نهايي اين کتاب، و پرسش هر شرکت و بنگاهي که محصولي عرضه ميکند اين است که بالاخره چه قيمتي را بايد انتخاب کرد؟ جالب آنکه بر پايهي تجربيات و همچنين دانش قيمتگذاري که در اين کتاب نيز تشريح شده است، تنها يک درصد افزايش قيمت، بهتنهايي 10 درصد سود را براي شرکت و سازمان تأمين ميکند. همين نکته بهتنهايي يعني بسياري از شرکتهايي که انحلال يافتهاند، يا نتوانستهاند به درآمد سرشاري دست يابند، از رمز و راز قيمتگذاري بياطلاعند. چه قيمتي را بايد انتخاب کرد؟
به پرسش اصلي بازگرديم. چه قيمتي را بايد انتخاب کرد؟ پاسخ اين پرسش را ابتدا از زبان فيليپ کاتلر، پدر بازاريابي نوين بخوانيم که با يک ضربالمثل روسي ميدهد: در هر بازاري دو احمق وجود دارد: فردي که قيمت محصول خود را خيلي کم تعيين ميکند و فردي که قيمت محصول خود را خيلي زياد تعيين ميکند. دربارهي قيمت پايين ميدانيم که موجب افزايش فروش ميشود، اما با سود کم. به علاوه قيمت پايين، سبب ميشود که مشتريان، ديد و نگاهشان را به محصول کاهش ميدهند. جالب آنکه کاتلر، نگراني ديگري را نيز مطرح ميکند و آن زماني است که شما قيمت بالا را ميدهيد. اين کار سبب ميشود که فروش و مشتري را از دست ميدهيد. پيتر دراکر ميگويد: تعيين قيمت بالا همواره بازار جديدي را براي يک رقيب ايجاد ميکند. البته در محصولات لوکس تأکيد کردهام که قيمت را شرکت تعيين ميکند نه بازار.
کتاب پيش رو، حاوي 15 فصل است با رويکرد بينرشتهاي. تمايز اين کتاب با ساير کتابهايي که در حوزهي قيمتگذاري چاپ و انتشار يافتهاند، نيز در همين رويکرد است يعني بينرشتها ي، و هم با نگرش بازار ايران که قرار است به ياري بازاريابي بيايد. از همه مهمتر آنکه قرار نيست اين کتاب صرفاً به مباحث بپردازد بلکه، اصليترين ويژگي و امتياز آن در "اجرايي بودن" مباحثي است که به آن پرداختهام. به سادهترين عبارت، شما با مطالعهي اين کتاب درمييابيد که بايد قيمتگذاري بهصورت يک کميتهاي، تصميمسازي شود. اما ترکيب اين کميته چه کساني هستند، در کتابهاي متعدد کمتر بحثي به ميان آمده است. پس از اين تصميمسازي، بايد تصميمگيرندهي اصلي را در صدر قرار دهيم. او کيست؟ يا چه کساني تصميمگيرندهي اصلي هستند. در اين کتاب با تمام جزئيات اين توضيحات داده شده است. درهمتنيدگي و پيوند مباحث و موضوعات قيمتگذاري بهگونهاي است که با مطالعهي اين کتاب درمييابيم که همچنان بايد بيش از پيش به مباحث بينرشتهاي بپردازيم تا بهتر بتوانيم به موضوع قيمتگذاري بپردازيم. تصور ميکنم در کتابهاي آينده بايد به "کلان دادهها" و "هوش مصنوعي" و تأثير آن در قيمتگذاري پرداخته شود. برندهي ميدان کتابهاي قيمتگذاري آينده، اشخاص يا مؤسساتي هستند که توانستهاند اين موضوعات را بهعنوان متغيرهاي اصلي، يا متغيرهاي واسطهاي در نظر بگيرند. در اين کتاب افزون بر موضوعات اقتصاد، جامعهشناسي، روانشناسي، به موضوع نورومارکتينگ نيز پرداختهشده که تاکنون در هيچ کتابي نيامده است.خوشبختانه به لطف متخصصان برجستهي نوروساينس در سالهاي اخير، مباحث بينرشتهاي نورومارکتينگ در حال رشد و اوجگيري است. عمدهي اين مباحث به موضوعات متنوعي بجز قيمتگذاري پرداختهاند يا دربارهي قيمتگذاري کارهاي اندکي صورت گرفته است. در همين دو سه سال اخير برخي جوانان علاقهمند و کوشا اقدامات خوبي را در حوزهي نورومارکتينگ، آهسته و پيوسته در حال اجرا هستند. انتظار ميرود که سمتوسوي اين فعاليتها به "قيمتگذاري" نيز سوق يابد.
فهرست:
فصل اول: بهره گيري از علوم مختلف در سياست قيمت گذاري
فصل دوم: عوانل اصلي دوازده گانه اثرگذار بر روي فرايند قيمت گذاري
فصل سوم: فرايند قيمت گذاري
فصل چهارم: استراتژي هاي تعديل قيمت
فصل پنجم: ده استراتژي بدون تاريخ انقضا براي افزايش فروش
فصل ششم: قيمت گذاري خدمات
فصل هفتم: قيمت گذاري محصولات لوکس
فصل هشتم: قيمت گذاري کاروکسب هاي نوآفرين(استارت آپ)
فصل نهم: قيمت گذاري در بازارهاي صادراتي
فصل دهم: کاربرد اصول ، فنون و هنر مذاکره در قيمت گذاري
فصل يازدهم: کاربرد نورومارکتينگ در قيمت گذاري
فصل دوازدهم: کاربرد روانشناسي در قيمت گذاري
فصل سيزدهم: اشتباهات متداول در قيمت گذاري و حساسيت مشتريان به قيمت
فصل چهاردهم: باورهاي غلط در قيمت گذاري
فصل پانزدهم: توصيه هايي براي جمع بندي
پيوست يک: قيمت گذاري به شيوه علمي؛يک درصد افزايش قيمت؛ 10 درصد افزايش سود
پيوست دوم: قيمت گذاري و بازاريابي آثار هنري
پيوست سوم: ميزگرد قيمت گذاري ايران؛ راهکارها و توصيه ها
پيوست چهارم: ميزگرد قيمت گذاري از سوي دولت؛ درست يا نادرست؟