متاسفانه در ایران تا صحبت از تبلیغات به میان میآید، همه به سرعت به سراغ تلویزیون میروند، گویی به غیراز تلویزیون رسانه دیگری نیست. آدم تعجب میکند چرا یک شرکت مانند موتوژن یا شرکت تولیدکننده چیلرهای جذبی یا الکتروموتور باید در تلویزیون تبلیغ کند. مفهوم اثربخشی در تبلیغات ما گم شده است. تازه آن دسته از شرکتهایی هم که به تبلیغات محیطی روی آوردهاند صرفا به بیلبورد میپردازند.
کتاب «تبلیغات محیطی؛ ظرفیتهای رهاشده تبلیغات در ایران» تالیف «دکتر محمود محمدیان و دکتر امیرحسین پورحسینی» با اشاره به معضل نادیده گرفته شدن ظرفیتها، به جنبههای مختلفی از تبلیغات محیطی پرداخته است.
این کتاب در 19 فصل تالیف شده است. مولفان در فصلهای مختلف کتاب، به بررسی جایگاه تبلیغات محیطی در بازاریابی، تبلیغات محیطی در گذر زمان، طبقهبندی تبلیغات محیطی، تبلیغات برون خانهای، مبلمان شهری، سبکهای تبلیغات متداول در تبلیغات محیطی و... پرداختهاند. در بخشهایی از این کتاب عنوان شده است: امروزه تبلیغات محیطی به بلوغ رسیده است و قابلیت دستیابی به مخاطبان در مقیاس ملی یا بازار به بازار را دارد. تبلیغات محیطی تا اندازهای تکامل یافته که میتواند به مانند سایر اشکال سنتی تبلیغات مانند روزنامه، رادیو و تلویزیون، مفید و سودمند باشد. این رسانه به لحاظ این?که مخاطبان هدف آن، سیار هستند، با سایر رسانهها فرق دارد. بنابراین باید از تکنیکها و اصول خاصی برای نشان دادن آن و جلب توجه مخاطب استفاده کرد. چون حداکثر تعداد واژههایی که یک نفر میتواند به طور اثربخش در تبلیغات محیطی به کار ببرد، هفت واژه است. هیچ فرصتی برای توضیح و تشریح جزییات وجود ندارد. از تبلیغات محیطی میتوان بهعنوان بهترین یادآوریکننده استفاده کرد، چرا که کمک میکند تا بتوان یک برند را در ذهن مصرفکننده تثبیت کرد.