سفر قیمت گذاری، سفری است با گام های کوچک. این سفر همانند سفر یک کوهنورد است نه سفر یک دونده. از دید نویسنده این سفر حداقل 4 تا 7 سال به درازا خواهد کشید. سریع طی کردن این مسیر، به مقاومت و گاه کارشکنی دیگر بخش های سازمان منجر شده و کل سفر را به خطر می اندازد و نهایتا به شکست پروژه گذار قیمت گذاری خواهد انجامید و خبر بدتر این است که بعد از شکست، دوباره شروع کردن آن سال های زیادتری زمان نیاز خواهد داشت. آرام بودن و تدریجی بودن این سفر، به دلیل لزوم همراهی سایر بخش های سازمان میباشد. احتیاج به تعدیل ذهنی همه افراد سازمان دارد و اگر به بعد احساسی و رفتاری و اجتماعی گذار و تحول قیمت گذاری توجه نگردد، مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت و مجبور به بازگشت از این سفر خواهیم بود. در این سفر باید همه افراد سازمان را در قایق سفر سوار نمود تا این سفر موفق و لذت بخش گردد. هماهنگ سازی دیگر بخش ها سازمان بخصوص واحد فروش و غلبه بر افسانه های موجود در مورد قیمت گذاری نیازمند همراهی بالاترین مقام اجرایی سازمان با این سفر است. اعتماد و اعتقاد همه افراد سازمان به ضرورت این سفر لازمه همراهی آنان می باشد همه باید حس کنند که موفقیت این سفر موفقیت آنها نیز می باشد و منافع تحول قیمت گذاری منحصر به واحد خاصی نیست و یک بازی برد برد میباشد که همه ذینفعان از مشتریان تا واحدهای مختلف سازمان و ... از آن بهره مند می شوند. در این صورت آنها همراهی خواهند نمود و سفر قیمت گذاری، سفری جمعی و البته لذت بخش و با خروجی مثبت برای همه تلقی خواهد گردید. این سفر چند ساله، چند مرحله ای و چند بعدی می باشد. سرعت زیاد، خطر شکست و عدم موفقیت را زیاد می نماید و یادمان باشد که موفقیت چندین پدر دارد و شکست یتیم می باشد. شکست پروژه تحول و گذار قیمت گذاری موضع را در بنگاه تضعیف می نماید و شروع مجدد آن بسیار سخت تر از اول خواهد بود